{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
ad hoc
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[General]
[... عمومی ...]
فاقد عمومیت
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خلق الساعه
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موردی، در صورت لزوم
۲
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
موردی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
غیر قابل تعمیم
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فی البداهه
۰
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
تك كاره، فاقد عموميت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اد هاک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تک کاره
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تککاره
معنی ad hoc, معنی شی اتخر, معنی ad hoc, معنی اصطلاح ad hoc, معادل ad hoc, ad hoc چی میشه؟, ad hoc یعنی چی؟, ad hoc synonym, ad hoc definition,
معنی transplantation
,
ترجمه transplantation
به فارسی,
معنی Compliance condition
,
معنی سرودن، ساختن، درست کردن، تصنیف کردن
,
ترجمه سرودن، ساختن، درست کردن، تصنیف کردن
به انگلیسی,
معنی مهم
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی